سورپرایز سال
چند روز قبل از سال نو خاله جان زهره تماس گرفت که برای تحویل سال نو به ایران میاد و همه رو حسابی شوکه و خوشحال کرد البته خودش هم سورپرایز شده بود چون عمو امیر(همسر خاله جان)بدون اطلاع برای خاله جان بلیط گرفته بود تا خاله جان بعد از ١٢ سال یکبار دیگه سال نو رو کنار هفت سین ایران و خانواده و حال و هوای عید و ماهی گلی تجربه کنه.خاله جان ساعت ٢:٤٠ دقیقه صبح دوشنبه رسید و همه رو خوشحال کرد.بابایی هم ساعت ٢:٤٥ دقیقه ظهر دوشنبه ٢٩ اسفند از راه رسید تا همه در کنار هم سال جدید رو آغاز کنیم.مامان جون هم که چند تا سبزه کاشته بود و به النا گفته بودیم که اینها برای سفره هفت سینه و النا هم با دیدن هر سفرهای فکر میکرد باید الان سبزه ها رو بیاره.خلاصه که شب قبل از سال تحویل یعنی عصر دوشنبه خاله جان تصمیم گرفت یه سر به خیابونهای شهر بزنه تا ماهی گلی ها و سبزه فروشها و شلوغی قبل از سال جدید رو ببینه.به هر حال ماهی خریدیم و النا پلاستیک ماهی ها رو طوری محکم میگرفت که ماهیها در حال له شدن بودند.شب هم با مامانی تخم مرغ رنگ کرد و در چیدن هفت سینها کمک کرد.خاله جان زهرا هم که طبقه پایین زندگی میکنه به مامانی گفت برای من هم تخم مرغ رنگ کنید و میزم رو درست کنید.تخم مرغها رنگ شد هفت سینها چیده شد و سال با خوشی تحویل گشت.امیدوارم سالی پر از سلامتی و شادکامی برای همه عزیزان باشه.