الناالنا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

خانم کوچولو

النا و یا کریم

1391/2/28 9:58
نویسنده : نازنین
2,382 بازدید
اشتراک گذاری

یک روز مامان جونی تصمیم گرفت گلدونهای تو بالکن رو درست کنه.وقتی گلدون روی کولر رو پایین آوردیم

دیدیم یکی از یا کریم ها تو گلدون لونه درست کرده و دو تا تخم گذاشته.

لانه یا کریم و تخم هاش

النا که ذوق زده شد و میگفت

بیاریمشون داخل پیش خودمون و ما هم با هزار زحمت و یک دنیا دلیل راضیش کردیم که بمونن همون جا تا

جوجه ها به دنیا بیان بعد یکیشون رو بیاریم برای النا.به هر حال النا هر روز به تخم ها سر زد و گاهی هم

نگاه میکرد ببینه مامانشون هست یا نه.البته بیشتر اوقات مامانشون همونجا بود و کمتر از روی تخم ها

بلند میشد.

یا کریم

خلاصه روزهای زیادی طول کشید تا جوجه ها سر از تخم در آوردن و النا خانم ذوق زده میخواست اونا رو

بر داره و به قول خودش بذاره تو کارتن داخل خونه و با اونها بازی کنه البته میگفت خودم میبرمشون

دستشویی مواظبشونم.بنابراین قرار شد تا بزرگ شدن جوجه ها صبر کنه و یک روز دید که جوجه ها پرواز

کردن و رفتن.ولی حالا دوباره دو تا تخم دو گلدون مامان جون هست که گاهی بهشون سر میزنیم.

جوجه های النا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان ریحان عسلی
28 اردیبهشت 91 11:02
عزیزم چه نازن
خاله جان زهرا
29 اردیبهشت 91 23:06
فدات بشم که این همه شیرینی تو دختر...


مرسی خاله جان عزیزم.
مامان سارینا
30 اردیبهشت 91 11:12
وای چه نازززززززززز . آفرین النا خانوم گل که حرف مامانی رو گوش دادی


بله خاله به ندرت دختر حرف گوش کنی میشم.
مادر آیاتای
14 خرداد 91 11:50
آخی چه بامزه. النا جون دوست دارم خاله که اینقدر مهربونی..


مرسی خاله جونم.
SaRa
24 خرداد 91 19:44
واااااااااای چه جالببب
مامان ماهان
29 تیر 91 9:35
الهی چقدر ناززززززززززن
آفرین به النا جون که حر مامانی رو گوش کرده


مرسی خاله جونی.