الناالنا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

خانم کوچولو

عروسی آبجی الناز

1390/9/10 14:08
نویسنده : نازنین
532 بازدید
اشتراک گذاری

          19و 20 آبان عروسی آبجی الناز بود(دختر عمه النا)ما هم شانزدهم که عید قربان بود راهی شدیم و یکراست رفتیم خونه عمه حوریه.تا شب اونجا بودیم عصر بابایی برگشت تبریز چون روز بعد باید سر کار میرفت.ما هم شب با مامانبزرگی رفتیم خونش و فردا بعد از ظهر دوباره رفتیم خونه عمه حوریه تا کمی کمک کنیم و خریدهای الناز رو ببینیم النا که همه رو پرو کرد و به بقیه هم نشون داد.با فرزین و نیما هم کلی رقصید.روز بعد هم خونه عمه حوریه بودیم چون مهمانهای تهران میامدند.پنجشنبه صبح هم عمو اصغر و زن و بچه اش آمدند خونه مامانبزرگی تا با هم آرایشگاه بریم.حنابندان از ساعت 8 شروع  شد و تا ساعت 1  ادامه داشت  در واقع تالار ساعت 12 تعطیل میشد ولی عمه پول بیشتری داده بود تا 1 ساعت بیشتر بمانیم.همه حسابی از لحظه لحظه جشن لذت بردن و با پادرد سالن رو ترک کردن تا آماده روز عروسی بشن.عروسی هم خوب بود ولی به نظر من حنابندان خیلی بهتر بود تو عروسی کلی وقت صرف مراسم عقد میشه.النا هم یه دل سیر رقصید و جاهایی که همه تو یه صف پشت سر هم میرقصیدن میگفت من باید اول از همه باشم.

niniweblog.com

و توی بیشتر عکسها هم افتاد چون به ابجی النازش چسبیده بود

niniweblog.com

و اون هم میگفت عیبی نداره چون یکی از طرفدارهای سرسخت الناست.خلاصه پا تختی هم اونجا بودیم اون هم خوب بود اصلا هر جا که رقص و اواز باشه خوش میگذرهniniweblog.com

النا

.دو روز بعد هم به  خاطر عید غدیر تعطیل بود و عموهای النا گفتن بایستید تا بریم ترکیه و نخجوان ما هم موندگار شدیم.به النا قول داده بودیم از ترکیه برایش پوتین میخریم اون هم از اولش تو هر مغازه که میرفتیم هر چی پوتین میدید میگفت برای من دیگه کار به سایزش نداشت تا بالاخره پوتین خرید.یک چیز جالب وقتی رفتیم رستوران موقع سفارش غذا گارسون پرسید که نوشیدنی چی میخوریم دوغ یا کوکا و چون به زبان خودشان می پرسید النا با تعجب گفت کلاه مامان کلاه بخوریم و همه خندیدند و برای بقیه هم تعریف کردن. یه خاطره هم از نخجوان رفتن. ظهر که برای نهار به رستوران رفته بودیم یک اقای میان سال از النا خوشش اومد و اونو بغل کرد و بوسید و یک مانات(پول آذربایجان) به النا هدیه داد من هم برای یادگاری از این سفر گذاشتمش تو البوم النا.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان طاها
12 آذر 90 8:38
چقدر نازو خوشگل شدی.
خدا حفظش کنه.


مرسي