پالایشگاه
چهار شنبه2 فروردین دوست دوران مدرسه خاله جان زهرا تماس گرفت که به شیراز اومدن و قصد دارن سری هم به ما بزنند.خاله جان هم آماده پذیرائی از میهمانانش شد.
دوست خاله جان با بچه هایش آمدند و النا خانم دوستان جدید پیدا کرد و با دوستاش عکس گرفت و اونها هم چون از النا خیلی خوششون اومد کلی ازش عکس گرفتن.
دوست خاله جان و خانواده اش خیلی مهربون و خودمونی بودن و در کنارشون خیلی خوش گذشت.مامان جون هم از فرصت استفاده کرد و همه رو دعوت کرد تا با هم بریم بیرون شهر
و در کنار هم یک روز رو بگذرونیم.جمعه 4 فروردین رفتیم سمت پالایشگاه و تا عصر اونجا بودیم.النا هم تا دلش خواست بازی کرد از توپ بازی گرفته تا آتیش درست کردن و به یاد چهارشنبه سوری از روی آتیش پریدن.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی