الناالنا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

خانم کوچولو

النا به مهماني ميرود

1390/10/8 16:59
نویسنده : نازنین
1,030 بازدید
اشتراک گذاری

روز يكشنبه النا رو از مهد برداشتم و با هم رفتيم تا براي ثنا جون دختر دوست بابايي كه حدود 45 روز است بدنيا اومده كادو بخريم.اول ميخواستم لباس بخرم ولي خيلي كوچيكه و نميدونستم چي بخرم براي همين تصميم گرفتم از ميون عروسكها چيزي انتخاب كنم.اول تو ويترين يه فيل صورتي ديديم كه خيلي خوشمون اومد بعد كه داخل مغازه رفتيم يه سگ سفيد صورتي ديديم

هاپو ثنا

كه اون هم خيلي قشنگ بود و مونديم كدومو انتخاب كنيم النا از فيله خيلي خوشش اومده بود و اصرار داشت اونو بخريم من هم كه ديدم خيلي دوسش داره فيله رو واسه النا و اون يكي رو واسه ثنا خريدم.از وقتي النا فهميد كه شب ميخوايم بريم پيش ثنا به قول معروف يه خط در ميان پرسيد الان ميريم چرا نميريم كه من پشيمون شدم كه بهش گفتم شب قراره بريم مهموني.البته ثنا جون يه خواهر هم داره كه اسمش شهلا ست و النا بيشتر به اميد اون ميرفت.از وقتي رسيديم اونجا النا گفت مامان كادو رو باز كنم گفتم نه خودشون باز ميكنن دوباره يه كم كه گذشت گفت مامان چرا باز نميكنن و تا وقتي كه اومديم بيرون و سوار ماشين شديم النا فقط گيره كادو بود فكر ميكرد مثل تولد بايد بيارن بازشون كنن.موقع برگشت هم خانمي چون وقت خوابش گذشته بود تو ماشين خوابش برد.

 النا و فيلش

النا و صورتي

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

محدثه
8 دی 90 17:28
چه دخمل خوشمل و نازی


مرسي عزيزم
مامان ریحانا
9 دی 90 1:39
النا گفت مامان كادو رو باز كنم گفتم نه خودشون باز ميكنن
النا خیلی با حالی اگه دستم بهت نرسه
یه گاز طلبت


منظورم اين بود بعدا كه ما رفتيم خودشون باز ميكنن.


مبین فرفری
9 دی 90 15:45
سلا عزیزم رای ها رو دیدی بیشترشو مبین فرفری فرستاده


مرسييييييييييييييي عزيزم.
مامان ماهان
13 دی 90 15:00
واااااااااااااااااای خدا چقدر ماه هستی عزیزم دوسا دارم هووووووووووووووووووووار تا


مرسي