الناالنا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

خانم کوچولو

النا زخمي ميشود

1390/10/19 23:54
نویسنده : نازنین
339 بازدید
اشتراک گذاری

امروز ظهر كه رفتم النا رو از مهد بيارم النا خانم گفت مامان برم تاب بازي منم گفتم نه تاب سرده

ميشيني يخ ميكنه پاهات دوباره مريض ميشي اونم گفت باشه پس دو بار تو حياط ميدوم

 تصاوير زيباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

منم گفتم باشه

همين طور كه داشت ميدويد نزديك بود با سر بره تو تاب كه خدا رحمش كرد و ميليمتري از كنار تاب رد

شد.اومديم خونه النا رفت سراغ  كابينت و سبدي رو كه واسه بخارپز كردن مواد تو قابلمه استفاده ميكنم

رو آورد و پاش رو گذاشت داخل سبد و روي سراميكها شروع كرد به سر خوردن داشتم ميگفتم النا

خطرناكه نكن كه يكدفعه النا سر خورد

 تصاوير زيباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

و سرش به لبه تيز پله جلو آشپزخونه خورد و گريه كرد من هم

واسه اينكه نترسه گفتم هيچي نشده نترس البته اولش هم چيزي نديدم بعد متوجه شدم كنار

پيشونيش زير موهاش به اندازه دو سانت خط افتاده و يه كم روش خون اومده خوشبختانه مثل خراش

بود و شكستگي عميقي نبود.ولي خوب خيلي دردش گرفت الان هم كه ميخواست بخوابه دستش خورد

به زخمش گفت مامان درد ميكنه.

به قول النا(خدايا مهربون)الناي من و همه بچه ها رو از بلا دور بگردان.!@امين

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

mamani helena
20 دی 90 0:09
vay elahi fadat besham man akhe bas ke nazi espand barat hatm an dod mikonam


mersi khale lotf dari.
مامان ریحانا
20 دی 90 2:26
الهی خاله چرا مواظب نیستی البته بیشتر مامانشو میگما
خدارو شکر که بخیر گذشت
نازنین براش اسپند در میآوردی اااااااا چرا میخندی
ای وای ببخشید از بس النا شیرینه خندم گرفت دست خودم نیست هههههههههههههه



اخه من چقدر مواظب باشم كمتر فضولي كنه به خدا شب كه ميشه منم مثل جنازه ميشم ديگه.
مامان حنا
20 دی 90 14:13
ای وای النا جونم خوب خاله مواظب خودت باش حالا خدا رو شکر اتفاق مهمی نیافتاده و به خیر گذشته مواظب گلت باش خانومی
راستی یه بار پرسیدم البته ما خودمون تبریزی هستیم ولی دزفول زندگی می کنیم حدس زدم تبریز زندگی می کنید درسته؟اگه خواستی و دوست داشتی بیا وبلاگم خصوصی بزار اگه منو فضول حساب نکنی


خواهش ميكنم اين حرفها چيه ببخش فكر ميكردم جوابتون رو دادم.
mami neda
20 دی 90 21:23
akheyyyyyyyyyy naziiii azizammmm mamanesh movazebesh bash in naz naziooo zodi khob shoo khale joon


چشم خاله.مرسي كه به من سر ميزني.
مادر آیاتای
20 دی 90 23:21
آخی الهی بگردم. خدا رحم کنه اگه قراره آیتای هم اینجوری شلوغ کنه من دیگه محو میشم. بیشتر از این انرژی ندارم تو طول روز مصرف کنم.
الان بهتره؟دیگه درد نداشت؟کاش همون میذاشتید تاب بازی کنه انرژیش تخلیه میشد.


آره والا
mami neda
24 دی 90 19:16
سلام... دخملی خوبه؟ ما شمارو لینک کردیم پس چرا ما رو لینک نکردییی خاله جوووووووووووون


چشم حتما.
مامان پرنسس
26 دی 90 9:30
سلام
مرسي از نظر و لطفت
باور نمي كردم لينك كرده باشيد من و دخترم
النا اسم قشنگي و ماشااله خودش هم نازه
خدا بهت ببخشه


مرسي.
مامان ماهان
27 دی 90 10:14
الهی بیشتر مراقب باش عزیزم خدا رحم کرد که چیزی نشده براش صدقه بده عزیزم


چشم حتما