الناالنا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

خانم کوچولو

النا و تميز كاري هايش

1390/11/2 0:19
نویسنده : نازنین
365 بازدید
اشتراک گذاری

                          http://flower.rozblog.com

صبح جمعه بعد از صرف صبحانه تصميم گرفتيم كمي خونه رو تميز كنيم.ماماني آشپزخونه و بابايي هم نشيمن و شيشه ها النا خانم هم كه نخودي بود.شيشه پاكن تمام شده بود و بابايي رفت يكي خريد و اومد و چشمتون روز بد نبينه كه النا تا شيشه پاكن رو ديد اونو برداشت كه مال منه ميخوام تميز كنم و چند باري با بابايي سر اين موضوع دعوا كردن كه البته النا زورش بيشتر بودMore smileys for free download تا بابايي ميگفت نه النا ميگفت اصلا ميرم پيش مامانم و تا ماماني نه ميگفت ميرفت پيش بابايي.از وقتي شروع كرديم تا پايان كار النا حدودا بيست هزار بار گفت مامان بابا.رفت و اومد و گفت من اين جا رو تميز كنم من اونجا رو تميز كنم خلاصه سه چرخش.اسكوترش.جا كفشي.ديوار.شيشه ها بخاري.صندلي.ميز.... هيچ چيزي از دست النا در امان نبود همه رو شست. تا كارمون تمام بشه مايع شيشه پاكن نصف شد.بعد هم ماماني با اين همه كار زرنگ شده بود و ميخواست كلم پلو بپزه( جاي شيرازيها سبز)و چون بايد گوشتشو قل قلي مكرد كلي هم مشكل با النا داشت سر گوشتها و بالاخره النا موفق شد يه خورده گوشت برداره و قل قلي كنه و نيم ساعتي با گوشت بيچاره ور رفت كه ديگه سياه شده بود تازه انتظار داشت ماماني اونم قاطي بقيه بپزه.خلاصه كه روز پر كاري بود بابايي هم با چه زحمتي شيشه ها رو تميز كرد و هنوز خستگيش در نرفته بود كه برف شروع به باريدن كرد و بابايي حسابي پكر شد.تازه ماماني و بابايي خسته و كوفته ميخواستن استراحت كنند كه النا همچنان پر انرژي ميخواست بازي كنه و انتظار داشت همراهيش كنن.تا اواخر شب برف باريد و مهدها و مدارس تعطيل شدند آخ كه ماماني دلش رو خوش كرده بود به فردا كه النا ميره مهد تا بتونه چند ساعت سكوت رو تجربه كنه كه برف همه نقشه هاشو نقش بر اب كرد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان ریحانا
2 بهمن 90 2:21
ای شیطون
مامان ریحانا
3 بهمن 90 0:27
سلام
چه خدای عاشقی که گناه می خرد و بهشت می فروشد و ناز بنده را می کشد .
خداوندا در این آخر ماه صفر به حق خون حسین ابن علی به دردهای دل زینب به غریب امام هشتم و به حرمت آقا رسول الله گیرنده این پیام و عزیزانش را در زمره یبهترین بندگانت و مایه مباهات فرشتگانت قرار ده و حاجات خیرش را بر آورده ساز آمین


آمين.مرسي دوست گلم از اين همه لطف ايشالا شما هم حاجت روا بشي عزيزم.
مامان حنا
3 بهمن 90 12:23
دست النا جون درد نکنه که این همه خوب و مهربونه به مامان باباش کمک میکنه آفررررررررررررررررین النا جون
راستی واسه پائینی هم کامنت گذاشته بودم نیست آخه
ببببببوووووووووووووووسسسسسس


متاسفم ولي نديدم


مامان طاها
4 بهمن 90 11:19
سلام.
یه سوال؟
چرا زیره لوگوی ماهان لوگوی خودتونو نمیزارید؟
اصلآ اونو تو وبلاگ محمد طاها دیدین؟


بله عزيزم ديدم ولي اصلا تو فكرش نبودم كه لوگو النا رو هم بذارم.ممنون از پيشنهادتون.


مامان ریحانا
5 بهمن 90 2:46
مشکی از تن بدرآرید ربیع امده است

خم ابرو بگشایید ربیع امده است

مژده ای ختم رسل داد که اید به بهشت

هرکه بر من خبر ارد که ربیع اماده است

ماه ربیع الاول مبارک


مرسي خانمي.
مامان ماهان
6 بهمن 90 8:42
سلام عزیز دلم راستی النا جون لوگو داره کدش رو بزار تو وبلاگت تا کپی کنیم


نه فقط يه لوگو تو وب محمد طاها داره.
مامان ماهان
6 بهمن 90 8:46
دوبارررررررررررررررره سلام به النا جون و مامان خوبش
میبینم که حسابی به مامان و بابا کمک کردی آفریـــــــــــــــــــــــــــــن چه دخمل زرنگی 1000000 ماشاالله


سلام به شما دوست خوب كه به ما سر ميزنيد.